امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Authentication

ɒˌθentəˈkeɪʃn̩ ɔ:ˌθentɪˈkeɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    authentications

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
احراز هویت، تصدیق، سندیت، اصالت‌سنجی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- She completed the authentication process quickly.
- او فرآیند احراز هویت را به‌سرعت تکمیل کرد.
- Authentication is essential for protecting sensitive data.
- اصالت‌سنجی برای محافظت از داده‌های حساس ضروری است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد authentication

  1. noun That which confirms
    Synonyms:
    attestation confirmation corroboration demonstration evidence proof substantiation hallmark certification testament testimonial testimony validation verification warrant assay-mark

لغات هم‌خانواده authentication

ارجاع به لغت authentication

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «authentication» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/authentication

لغات نزدیک authentication

پیشنهاد بهبود معانی