امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Avoidance

əˈvɔɪdns əˈvɔɪdns
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    avoidances

معنی

noun
پرهیز، اجتناب، کناره‌گیری، احتراز، طفره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد avoidance

  1. noun eluding; preventing
    Synonyms:
    absention circumvention delay departure dodge dodging elusion escape escapism eschewal evasion flight forbearance nonparticipation parry passive resistance prevention recession recoil restraint retreat run-around self-restraint shirking shunning steering clear of
    Antonyms:
    meeting

لغات هم‌خانواده avoidance

  • noun
    avoidance
  • verb - transitive
    avoid

ارجاع به لغت avoidance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «avoidance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/avoidance

لغات نزدیک avoidance

پیشنهاد بهبود معانی