با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    Unavoidably

    ˌʌnəˈvɔɪdəbli ˌʌnəˈvɔɪdəbli
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adverb C2
    (به گونه‌ای که نتوان از آن اجتناب یا پیشگیری کرد یا آن را نادیده گرفت) به‌طور اجتناب‌ناپذیر، به‌طور غیرقابل اجتناب، به‌طور گریزناپذیر
    - Food safety is, unavoidably, a global issue.
    - ایمنی غذایی، به‌طور اجتناب‌ناپذیر، مسئله‌ای جهانی است.
    - Two of the teachers were unavoidably absent for a great part of the winter.
    - دو نفر از معلم‌ها به‌طور اجتناب‌ناپذیری در بخش عمده‌ای از فصل زمستان غایب بودند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد unavoidably

    1. adverb By necessity
      Synonyms: inescapably, inevitably, ineluctably

    لغات هم‌خانواده unavoidably

    ارجاع به لغت unavoidably

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «unavoidably» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unavoidably

    لغات نزدیک unavoidably

    پیشنهاد بهبود معانی