امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Ba

    ˌbiː ˈeɪ ˌbiː ˈeɪ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    symbol uncountable
    شیمی عنصر شیمیایی (Ba) باریم، عنصر باریم، فلز باریم (نماد شیمیایی عنصر Barium)
    لیست لغات شیمی در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - Ba is a soft metal that can react explosively with water.
    - Ba فلز نرمی است که می‌تواند با آب واکنش انفجاری نشان دهد.
    - The Ba ion has a positive charge of +2.
    - یون Ba دارای بار 2+ است.
    abbreviation
    کارشناسی، لیسانس (در رشته‌های علوم انسانی و هنر) (BA) (bachelor of arts)
    - I'm thinking of getting a BA in sociology.
    - به فکر گرفتن مدرک کارشناسی در رشته‌ی جامعه‌شناسی هستم.
    - He is pursuing a BA in psychology.
    - او در حال گذراندن دوره‌ی لیسانس روان‌شناسی است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد Ba

    1. A bachelor's degree in arts and sciences
      Synonyms: barium, bachelor-of-arts, Artium Baccalaurens, atomic number 56, ab

    ارجاع به لغت Ba

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «Ba» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ba

    لغات نزدیک Ba

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند