امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Baa

bɑː bɑː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adverb
بع‌بع (گوسفند)، بع‌بع کردن، مثل گوسفند صدا کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد baa

  1. verb Cry plaintively
    Synonyms:
    bleat blate blat

ارجاع به لغت baa

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «baa» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/baa

لغات نزدیک baa

پیشنهاد بهبود معانی