امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bantamweight

ˈbæntəmweɪt ˈbæntəmweɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable
ورزش خروس‌وزن (بوکسور بین ۵۷٫۲ تا ۶۱٫۳ کیلوگرم)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- She trained hard to compete in the bantamweight division.
- او به‌سختی برای رقابت در بخش خروس‌وزن تمرین کرد.
- The bantamweight match was the highlight of the evening's event.
- مسابقه‌ی خروس‌وزن مهمترین رویداد این شب بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bantamweight

  1. noun
    Synonyms:
    fisticuffer flyweight middleweight sparrer welterweight
  1. adjective
    Synonyms:
    catchweight

ارجاع به لغت bantamweight

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bantamweight» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bantamweight

لغات نزدیک bantamweight

پیشنهاد بهبود معانی