امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Baseline

ˈbeɪs.laɪn ˈbeɪs.laɪn/ /ˈbeɪslaɪn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    baselines

معنی‌ها

noun
(ورزش) خط انتهای زمین تنیس یا والیبال و غیره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
noun
[دریانوردی] خط مبدأ، مبدأ، نقطه عطف، نقطه آغاز، نقطه شروع
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد baseline

  1. noun The back line bounding each end of a tennis or handball court; when serving the server must not step over this line
    Synonyms:
    service-line

ارجاع به لغت baseline

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «baseline» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/baseline

لغات نزدیک baseline

پیشنهاد بهبود معانی