تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی گیاهشناسی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی جانورشناسی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی اقتصاد
1- فشار آوردن بر، تحت فشار قرار دادن 2- سخت کوشیدن، تقلا کردن
1- فشارآوردن بر، تحت فشار قرار دادن 2- (برای رسیدن به هدفی) کوشیدن 3- رفتن یا آمدن به سوی (چیزی)، نزدیک شدن
تأیید کردن
تحمل کردن، دوام آوردن، روحیهی خود را حفظ کردن
شکیبایی داشتن، صبور بودن
مربوط بودن، تاثیر گذاشتن، نسبت داشتن
مربوط بودن، تاثیر گذاشتن، نسبت داشتن
شاهد بودن
شهادت دادن، گواهی دادن، شاهد بودن
take (or suffer or bear) the consequences
نتیجهی عمل خود را چشیدن، گرفتار پیامد عمل خود شدن
از کسی کینه به دل گرفتن، از کسی کینه داشتن، با کسی خصومت داشتن، با کسی خردهحساب داشتن، غیظ کسی را داشتن
1- کمک دادن 2- (دستور کشتیرانی) تندتر کار کنید!، بجنبید!، یاالله!
به خاطر داشتن، در نظر گرفتن
بهکار گرفتن، بهکار بستن، استفاده کردن از، ارائه دادن
پر استقامت بودن، سختی را خوب تحمل کردن
be like a bear with a sore head
(انگلیس - عامیانه) بدخلقی کردن، زود خشم بودن
به ثمر رسیدن، به بار نشستن، ثمر دادن
برنده شدن یا بودن، جایزه را بردن
بخش عمدهی کار شاقی را به عهده داشتن، بیشتر بار چیزی را متحمل شدن
همراهی کردن، ملازمت کردن
به یاد داشتن، بهخاطر سپردن، مدنظر داشتن
1- سلاح حمل کردن 2- در نیروهای مسلح خدمت کردن
سختی کشیدن، ناملایمات را به جان خریدن
واژه "bear" در زبان انگلیسی معانی و کاربردهای متعددی دارد. این کلمه به عنوان یک اسم، فعل و حتی بخشی از عبارات و اصطلاحات مختلف استفاده میشود. در ادامه به بررسی معانی و نکات جالب مرتبط با "bear" میپردازیم.
۱. معنی به عنوان اسم:
"Bear" به معنای "خرس" است. این حیوانات بزرگ و قوی در طبیعت به عنوان شکارچیان قوی شناخته میشوند و در مناطق مختلفی از جمله جنگلها، کوهها و حتی برخی مناطق قطبی زندگی میکنند. انواع مختلفی از خرسها وجود دارد، از جمله خرس قهوهای، خرس قطبی و خرس سیاه. خرسها به خاطر قدرت و اندازه بزرگشان در فرهنگهای مختلف به عنوان نماد قدرت و وحش شناخته میشوند.
۲. معنی به عنوان فعل:
در زبان انگلیسی، "bear" به عنوان فعل به معنای "تحمل کردن" یا "بردن" است. به عنوان مثال، در جملاتی مانند "I can't bear the pain" به معنای "نمیتوانم درد را تحمل کنم" استفاده میشود. این کاربرد نشان دهنده تحمل سختیها یا بارهای عاطفی است.
۳. اصطلاحات و عبارات:
عبارت "bear with me" به معنای "صبر کن" یا "با من مدارا کن" است و در مواقعی استفاده میشود که فردی از دیگران میخواهد تا صبر کنند یا درک کنند که او ممکن است به زمان یا کمک نیاز داشته باشد. همچنین، عبارت "bear fruit" به معنای "نتیجه دادن" است و معمولاً در مواردی استفاده میشود که اشاره به موفقیت یا دستاوردی دارد.
۴. نکات جالب:
- نماد فرهنگی: خرسها در بسیاری از فرهنگها نماد قدرت، شجاعت و حفاظت هستند. در برخی فرهنگها، خرسها به عنوان نگهبانان روحها شناخته میشوند.
- تنوع زیستی: خرسها در نقاط مختلف جهان وجود دارند و هر نوع دارای ویژگیها و سازگاریهای خاص خود با محیط زیست است. به عنوان مثال، خرس قطبی به خوبی با سرما سازگار شده است و دارای خز سفید است که به او در شکار کمک میکند.
- خواب زمستانی: یکی از ویژگیهای جالب خرسها خواب زمستانی است. این حیوانات در فصل زمستان به خواب میروند و میتوانند ماهها بدون غذا زندگی کنند.
کاربردهای دیگر:
در دنیای مالی، واژه "bear market" به معنای بازار نزولی است که در آن قیمتها کاهش مییابند. این اصطلاح به رفتار سرمایهگذاران اشاره دارد که نسبت به آینده بازار بدبین هستند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bear» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bear