با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Beastlike

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
دارای ویژگی حیوانی، درنده‌خو، حیوان‌مانند، وحشی، بی‌رحم، حیوان‌صفت، رام‌نشده
- He is beastlike, immoral and ugly.
- او درنده‌خو، بداخلاق و زشت است.
- Her ex-husband was beastlike.
- شوهر سابق او وحشی بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد beastlike

  1. adjective ferocious
    Synonyms: barbaric, savage, fierce, barbarous, bloodthirsty, brutal, feral, untamed, violent
    Antonyms: gentle, tame, docile

ارجاع به لغت beastlike

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «beastlike» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/beastlike

لغات نزدیک beastlike

پیشنهاد بهبود معانی