امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Behemoth

bɪˈhiːmɑːθ bəˈhiːmɒθ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
جانورشناسی اسب ابی، کرگدن، هرچیز عظیم‌الجثه و نیرومند link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد behemoth

  1. noun One that is extraordinarily large and powerful
    Synonyms:
    giant monster goliath leviathan mammoth titan beast jumbo colossus huge whopper heavyweight
  1. adjective Of extraordinary size and power
    Synonyms:
    brobdingnagian bunyanesque colossal cyclopean elephantine enormous gargantuan giant gigantesque gigantic herculean heroic huge immense jumbo mammoth massive massy mastodonic mighty monster monstrous monumental mountainous prodigious pythonic stupendous titanic tremendous vast walloping whopping

ارجاع به لغت behemoth

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «behemoth» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/behemoth

لغات نزدیک behemoth

پیشنهاد بهبود معانی