با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Bling

blɪŋ blɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: bling-bling

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable informal
جینگلی‌جات، جواهرات زرق‌وبرق‌دار (به عنوان نشانه‌ای از قدرت یا ثروت)
- rapper's bling
- جینگلی‌جات این رپر
- He couldn't resist buying bling-bling.
- نمی‌توانست در برابر خریدن جواهرات زرق‌وبرق‌دار مقاومت کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bling

  1. noun Flashy, ostentatious jewelry
    Synonyms: bling-bling

ارجاع به لغت bling

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bling» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bling

لغات نزدیک bling

پیشنهاد بهبود معانی