با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Blow Out

ˈbloʊˈaʊt bləʊaʊt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb B1
(شمع و غیره) با فوت خاموش کردن، پف کردن
phrasal verb
(تایر) پنچر شدن، ترکیدن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد blow out

  1. phrasal verb Be driven out by the expansive force of a gas or vapour
  2. phrasal verb Extinguish something
  3. phrasal verb Deflate quickly on being punctured

ارجاع به لغت blow out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blow out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/blow out

لغات نزدیک blow out

پیشنهاد بهبود معانی