با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Blow Over

ˈbloʊˈoʊvə bləʊˈəʊvə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb
خودبه‌خود گذشتن، برطرف شدن، گذشتن، طی شدن، رد شدن
phrasal verb
(در اثر وزش باد) افتادن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد blow over

  1. verb disappear slowly, pass naturally, to go away
    Synonyms: cease, die down, dissipate, end, finish, fizzle out, pass, peter out, subside, vanish
  2. phrasal verb Blow on something causing it to topple
  3. phrasal verb Be knocked down by wind

ارجاع به لغت blow over

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blow over» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/blow over

لغات نزدیک blow over

پیشنهاد بهبود معانی