با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Blowhole

ˈbloʊhoʊl ˈbləʊhəʊl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
سوراخ بینی نهنگ (که در فرق سر آن قرار دارد)
noun
(به‌ویژه در گدازه‌ی آتشفشانی) سوراخی که هوا و گاز از آن به خارج راه می‌یابد، مفر، دررو
noun
(در دریای یخ‌زده) سوراخی در یخ که پستانداران (مثل نهنگ) برای تنفس گرد آن می‌آیند
noun
دیگ جن (شکافی در صخره‌های ساحلی که هنگام خوردن موج به ساحل آب از آن فوران می‌کند )
noun
(در ریخته‌گری و فلزکاری) مک (حباب‌های ریز هوا در سطح فلز)، حبابچه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد blowhole

  1. noun A hole for the escape of gas or air
    Synonyms: vent, venthole, vent hole

ارجاع به لغت blowhole

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blowhole» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/blowhole

لغات نزدیک blowhole

پیشنهاد بهبود معانی