با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Borough

ˈbɜrːoʊ ˈbʌrə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    boroughs

معنی

noun
(آمریکا) قصبه، دهکده، بخش، (انگلیس) شهر یا قصبه‌ای که وکیل به مجلس بفرستد یا انجمن شهرداری داشته باشد
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد borough

  1. noun incorporated municipality smaller than a city
    Synonyms: precinct, ward, district, community

ارجاع به لغت borough

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «borough» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/borough

لغات نزدیک borough

پیشنهاد بهبود معانی