با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Borrowed

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم شخص مفرد:

    borrows
  • وجه وصفی حال:

    borrowing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective A2
اقتباس‌شده، قرض‌گرفته‌شده، قرضی، عاریه، وام‌گرفته
- the morphosyntactic integration of borrowed adjectives
- ترکیب نحوی صفت‌های اقتباس‌شده
- a borrowed car
- ماشین عاریه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد borrowed

  1. adjective appropriated
    Synonyms: acquired. assumed, imitated, rented
    Antonyms: owned

ارجاع به لغت borrowed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «borrowed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/borrowed

لغات نزدیک borrowed

پیشنهاد بهبود معانی