با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Break Out Of

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb
فرار کردن
- Their attempt to break out of prison was foiled.
- تلاش آن‌ها برای فرار از زندان بی‌اثر شد.
- She felt the need to break out of her daily routine.
- او احساس کرد باید از روال عادی روزانه‌اش فرار کند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت break out of

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «break out of» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/break-out-of

لغات نزدیک break out of

پیشنهاد بهبود معانی