با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Break With

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

phrasal verb
ترک دوستی یا همبستگی کردن، (از حزب و غیره) انشعاب کردن، (از سنت و غیره) عدول کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد break with

  1. verb part ways
    Synonyms: ditch, drop, jilt, reject, renounce, separate

ارجاع به لغت break with

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «break with» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/break-with

لغات نزدیک break with

پیشنهاد بهبود معانی