امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Breathlessly

    ˈbreθləsli ˈbreθləsli
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    adverb
    به‌طور نفس‌نفس‌زنان

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - At five minutes to eight, he rushed breathlessly into the station.
    - در فاصله‌ی پنج دقیقه تا هشت، نفس‌نفس‌زنان با عجله وارد ایستگاه شد.
    - I ran breathlessly into the house.
    - به‌طور نفس‌نفس‌زنان به داخل خانه دویدم.
    adverb
    با هیجان زیاد، به گونه‌ای بسیار احساسی
    - The trial was breathlessly reported by the national media.
    - رسانه‌ی ملی این محاکمه را با هیجان زیاد گزارش کرد.
    - They waited breathlessly for the arrival of the Prince.
    - آن‌ها به‌طور بسیار احساسی و با هیجان زیاد منتظر آمدن شاهزاده بودند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات هم‌خانواده breathlessly

    • adverb
      breathlessly

    ارجاع به لغت breathlessly

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «breathlessly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/breathlessly

    لغات نزدیک breathlessly

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return