گذشتهی ساده:
brimmedشکل سوم:
brimmedسومشخص مفرد:
brimsوجه وصفی حال:
brimmingشکل جمع:
brimsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
لبریز شدن، پراپر شدن، سر رفتن، سرشار شدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «brim» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/brim