با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Broad-spectrum

American: ˈbrɒdˈspektrəm British: brɔːdˈspektrəm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
مؤثر در مقابل گونه‌های متعددی از ریز زیوی‌ها (میکروارگانیسم‌ها)، گسترده‌اثر
- a broad-spectrum antibiotic
- پادزی‌ای گسترده‌اثر
adjective
دارای گونه‌های متعدد، گوناگون، چندسان
- a broad-spectrum array
- آرایه‌ی چندسان (دارای گونه‌های متعدد)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد broad-spectrum

  1. adjective Covering a wide scope
    Synonyms: all-around, all-inclusive, all-round, broad, comprehensive, expansive, extended, extensive, far-ranging, far-reaching, general, global, inclusive, large, overall, sweeping, wide-ranging, wide-reaching, widespread

ارجاع به لغت broad-spectrum

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «broad-spectrum» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/broad-spectrum

لغات نزدیک broad-spectrum

پیشنهاد بهبود معانی