امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Broadband

ˈbrɑːdbænd ˈbrɔːdbænd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective uncountable B2
پهن باند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد broadband

  1. adjective Responding to or operating at a wide band of frequencies
    Synonyms:
    wideband

ارجاع به لغت broadband

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «broadband» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/broadband

لغات نزدیک broadband

پیشنهاد بهبود معانی