امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Broadside

ˈbrɑːdsaɪd ˈbrɔːdsaɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adverb
توپ‌هایی که در یک سوی کشتی آراسته شده، سطح پهن هرچیزی، با یک شلیک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Seriously damaged, the ship entered the river broadside.
- کشتی که شدیداً صدمه دیده بود از پهلو وارد رودخانه شد.
- The two boats collided broadside.
- دو کشتی از پهلو با هم برخورد کردند.
- The truck hit the car broadside.
- کامیون از پهلو به اتومبیل زد.
- The broadside by the newspapers upset the prime minister.
- حمله‌ی همه‌جانبه‌ی روزنامه‌ها نخست‌وزیر را ناراحت کرد.
- to level criticism broadside
- بدون استثنا از همه انتقاد کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد broadside

  1. noun An advertisement (usually printed on a page or in a leaflet) intended for wide distribution
    Synonyms:
    circular handbill bill broadsheet flier flyer throwaway
  1. noun A speech of violent denunciation
    Synonyms:
    tirade philippic
  1. adverb
    Synonyms:
    breadthwise broadways broadwise widthways widthwise

ارجاع به لغت broadside

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «broadside» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/broadside

لغات نزدیک broadside

پیشنهاد بهبود معانی