با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Brush Aside

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb
اهمیت ندادن، نادیده گرفتن، کنار گذاشتن، کم‌محلی کردن، بی‌توجهی کردن، از سر باز کردن، (در جدل‌ها و کشمکش‌های سیاسی) جارو کردن
- Brush aside your idea.
- ایده‌ات را کنار بگذار.
- Talk to a friend who will really listen and not brush aside your feelings.
- با دوستی صحبت کن که واقعاً به تو گوش می‌ده و احساسات تو رو نادیده نمی‌گیره.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد brush aside

  1. verb pay no attention to
    Synonyms: brush off, discount, dismiss, disregard, ignore, push aside

ارجاع به لغت brush aside

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «brush aside» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/brush-aside

لغات نزدیک brush aside

پیشنهاد بهبود معانی