با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Bulldoze

ˈbʊldoʊz ˈbʊldəʊz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    bulldozed
  • شکل سوم:

    bulldozed
  • سوم شخص مفرد:

    bulldozes
  • وجه وصفی حال:

    bulldozing

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive
هراس افکندن، تهدیدکردن، روی ماشین بولدوزکار کردن
- He bulldozed me into giving him all of the money.
- با اصرار و تهدید مجبورم کرد همه‌ی پول را به او بدهم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bulldoze

  1. verb demolish
    Synonyms: drive, elbow, flatten, force, jostle, level, press, propel, push, raze, shove, thrust
    Antonyms: build, construct
  2. verb bully, intimidate
    Synonyms: bludgeon, bluster, browbeat, coerce, cow, dragoon, harass, hector
    Antonyms: leave alone

ارجاع به لغت bulldoze

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bulldoze» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bulldoze

لغات نزدیک bulldoze

پیشنهاد بهبود معانی