با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Call Off

ˈkɒlˈɒf kɔːlɒf
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

phrasal verb B2
لغو کردن، متوقف کردن، صرف‌نظر کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد call off

  1. verb to cancel or call a halt to, discontinue
    Synonyms: abandon, abort, break off, cancel, desist, drop, kill, postpone, scrub, withdraw

ارجاع به لغت call off

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «call off» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/call off

لغات نزدیک call off

پیشنهاد بهبود معانی