با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Campy

ˈkæmpi ˈkæmpi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adjective
(عامیانه) پرادا و اصول، مبتذل، پیش‌پا‌افتاده
adjective
(عامیانه) (به‌طور معمول برای خنده) دارای قر و غمزه‌ی زنانه (توسط مرد)، دارای عشوه‌گری خرکی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد campy

  1. adjective Providing sophisticated amusement by virtue of having artificially (and vulgarly) mannered or banal or sentimental qualities
    Synonyms: camp

ارجاع به لغت campy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «campy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/campy

لغات نزدیک campy

پیشنهاد بهبود معانی