امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Cappuccino

    ˌkæpəˈtʃiːnoʊ ˌkæpəˈtʃiːnəʊ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      cappuccinos

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable uncountable
    cappuccino, کاپوچینو (نوعی نوشیدنی قهوه بر پایه‌ی اسپرسو که با کف شیر بخار (میکروفوم) درست می‌شود)
    کاپوچینو (نوعی نوشیدنی قهوه بر پایه‌ی اسپرسو که با کف شیر بخار (میکروفوم) درست می‌شود)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - I prefer a cappuccino over a latte because of the stronger coffee flavor.
    - دستگاه کاپوچینو در کافه خراب شد؛ بنابراین آن روز نتوانستند هیچ کاپوچینویی سرو کنند.
    - I ordered a cappuccino at the café this morning.
    - امروز صبح در کافه کاپوچینو سفارش دادم.
    - I prefer a cappuccino over a latte.
    - کاپوچینو را به لاته ترجیح می‌دهم.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد cappuccino

    1. noun Equal parts of espresso and hot milk topped with cinnamon and nutmeg and usually whipped cream
      Synonyms: cappuccino coffee, coffee cappuccino

    ارجاع به لغت cappuccino

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «cappuccino» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cappuccino

    لغات نزدیک cappuccino

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند