با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Carabineer

ˌkɑːrəbəˈniːr ˌkærəbɪˈnɪə
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین به این شکل‌ها نیز نوشته می‌شود: carbineer و carabinier

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
سرباز سواره‌نظام دارای تفنگ کارابین، سرباز مسلح دارای سلاح کارابین
- fifty carabineers
- پنجاه سرباز دارای تفنگ کارابین
- We passed the night, in the house of a carabinier, a tall athletic figure, who met us at the gate, armed with a gun.
- شب را در خانه‌ی یکی از تفنگچی‌های کارابین گذراندیم، مردی بلندقامت و ورزشکار که با اسلحه ما را در دروازه ملاقات کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد carabineer

  1. noun A soldier (historically a mounted soldier) who is armed with a carbine
    Synonyms: carbineer, footslogger, carabinier

ارجاع به لغت carabineer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «carabineer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/carabineer

لغات نزدیک carabineer

پیشنهاد بهبود معانی