امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Carmine

ˈkɑːrmaɪn ˈkɑːmaɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective noun uncountable
رنگ قرمز سیر، قرمز آتشی link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی رنگ

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The artist used carmine to create an eye-catching painting.
- این هنرمند از قرمز سیر برای خلق نقاشی‌ای چشم‌نواز استفاده کرد.
- She wore a beautiful carmine dress.
- لباسی به رنگ قرمز آتشی به تن داشت.
noun uncountable
کارمین (نوعی رنگ‌دانه‌ی قرمز)
- She mixed carmine with other red pigments.
- او کارمین را با سایر رنگ‌دانه‌های قرمز مخلوط کرد.
- The carmine is made from cochineal.
- کارمین از قرمزدانه‌ی مکزیکی (نوعی حشره) به دست می‌آید.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد carmine

  1. noun A variable color averaging a vivid red
    Synonyms:
    cherry color cardinal crimson red scarlet
  1. adjective Of a color at the end of the color spectrum (next to orange); resembling the color of blood or cherries or tomatoes or rubies
    Synonyms:
    red reddish ruddy blood-red cerise cherry cherry-red crimson ruby ruby-red scarlet

ارجاع به لغت carmine

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «carmine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/carmine

لغات نزدیک carmine

پیشنهاد بهبود معانی