امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Civilize

ˈsɪvlaɪz ˈsɪvl-aɪz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    civilized
  • شکل سوم:

    civilized
  • سوم‌شخص مفرد:

    civilizes
  • وجه وصفی حال:

    civilizing

توضیحات

حالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی civilise است.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
متمدن کردن، متمدن شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- They tried to civilize savages.
- آنان سعی می‌کردند وحشیان را متمدن کنند.
- The Romans considered themselves civilized.
- رومی‌ها خود را متمدن می‌پنداشتند.
- civilized and uncivilized
- متمدن و بی‌تمدن، شهرا و ناشهرا
- We must find a teacher who can civilize these mischievous children.
- باید معلمی پیدا کنیم که این بچه‌های شرور را آدم کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد civilize

  1. verb make cultured; develop
    Synonyms:
    acculturate acquaint advance better cultivate edify educate elevate enlighten ennoble enrich ethicize foster help forward humanize idealize improve indoctrinate inform instruct polish promote reclaim refine sophisticate spiritualize tame uplift

ارجاع به لغت civilize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «civilize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/civilize

لغات نزدیک civilize

پیشنهاد بهبود معانی