با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Clarification

ˌklærɪfɪˈkeɪʃn ˌklærɪfɪˈkeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    clarifications

معنی

noun C1
روشنی، وضوح
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد clarification

  1. noun explanation
    Synonyms: description, elucidation, exposition, illumination, interpretation, resolution, simplification, solution, unravelment, vivification
    Antonyms: complication, misunderstanding, muddle

لغات هم‌خانواده clarification

ارجاع به لغت clarification

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «clarification» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/clarification

لغات نزدیک clarification

پیشنهاد بهبود معانی