با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Clear Off

American: ˈklɪrˈɒf British: klɪərɒf
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

verb - transitive
خود را نجات دادن از، خود را خلاص کردن از، از جلوی روی خود برداشتن، از شر چیزی خلاص شدن
verb - transitive
(محاوره) فلنگ را بستن، به چاک زدن، جیم شدن
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت clear off

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «clear off» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/clear off

لغات نزدیک clear off

پیشنهاد بهبود معانی