با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Cleavage

ˈkliːvɪdʒ ˈkliːvɪdʒ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    cleavages

معنی و نمونه‌جمله

noun
رخ، عمل شکافتن، ورقه‌ورقه شدگی، شکافتگی، تقسیم
- the growing cleavage between parents and children
- شکاف فزاینده بین والدین و فرزندان
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cleavage

  1. noun gap
    Synonyms: break, chasm, cleft, discontinuity, divide, division, fracture, hole, rift, schism, separation, severance, split, valley

ارجاع به لغت cleavage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cleavage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cleavage

لغات نزدیک cleavage

پیشنهاد بهبود معانی