با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Cobblestone

ˈkɑːblstoʊn ˈkɒblstəʊn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
قلوه‌سنگ، سنگ‌فرش
- The donkey lay on the cobblestone.
- الاغ روی سنگ‌فرش خوابید.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cobblestone

  1. verb Pave with cobblestones
    Synonyms: cobble
  2. noun Rectangular paving stone with curved top; once used to make roads
    Synonyms: cobble, sett

ارجاع به لغت cobblestone

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cobblestone» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cobblestone

لغات نزدیک cobblestone

پیشنهاد بهبود معانی