امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Cohesion

    koʊˈhiːʒn kəʊˈhiːʒn
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    noun uncountable
    پیوستگی، چسبندگی، هم‌بستگی، جاذبه مولکولی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - Poverty threatens that country's social cohesion.
    - فقر هم‌بستگی اجتماعی آن کشور را تهدید می‌کند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد cohesion

    1. noun union
      Synonyms: attachment, adherence, coherence

    ارجاع به لغت cohesion

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «cohesion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cohesion

    لغات نزدیک cohesion

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند