با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Cohesive

koʊˈhiːsɪv kəʊˈhiːsɪv
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more cohesive
  • صفت عالی:

    most cohesive

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
چسباننده، چسبناک، منسجم، چسبنده، یکپارچه، هماهنگ، پیوسته
- cohesive storytelling techniques
- تکنیک‌های داستان‌سرایی منسجم
- The team's cohesive strategy allowed them to achieve their goals.
- استراتژی هماهنگ تیم به آن‌ها کمک کرد به اهدافشان برسند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت cohesive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cohesive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cohesive

لغات نزدیک cohesive

پیشنهاد بهبود معانی