با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Combining

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    combined
  • شکل سوم:

    combined
  • سوم شخص مفرد:

    combines

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B2
ترکیب‌کننده، ادغام‌کننده، تلفیق‌کننده، جمع‌کننده، وصل‌کننده
- combining device
- دستگاه جمع‌کننده
- a combining form
- شکل ادغام‌کننده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد combining

  1. adjective joining
    Synonyms: linking, bringing together, connecting

ارجاع به لغت combining

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «combining» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/combining

لغات نزدیک combining

پیشنهاد بهبود معانی