با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Commixture

kəˈmɪkstʃər kɒˈmɪkstʃə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
اختلاط، ترکیب
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد commixture

  1. noun Something produced by mixing
    Synonyms: admixture, mix, mixture, amalgam, amalgamation, blend, fusion, merger, intermixture, mixing

ارجاع به لغت commixture

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «commixture» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/commixture

لغات نزدیک commixture

پیشنهاد بهبود معانی