با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Comp

American: kɑːmp British: kɒmp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

abbreviation
تطبیقی، مقایسه‌ای
abbreviation
مقایسه کردن
abbreviation
جبران، تاوان
abbreviation
گرد‌آمده، انباشته
abbreviation
گردآورنده
abbreviation
آهنگساز
abbreviation
انشا
abbreviation
ترکیب
verb - intransitive
(موسیقی جاز - به‌ویژه درمورد نوازنده‌ی پیانو و گیتار) هم‌‌نوازی کردن
noun verb - transitive
(عامیانه - کتاب یا بلیط و غیره) پیشکشی (که به‌طور معمول به منظور تبلیغ رایگان داده می‌شود)
noun verb - transitive
به عنوان پیشکش دادن، پیشکش کردن، مفت دادن
noun
(به‌طور معمول جمع) آزمون فراگیر (که به‌طور معمول در رشته تخصصی به داوطلبان درجهی فوق لیسانس و دکتری داده می‌شود) (examination comprehensive نام کامل آن است)، امتحان جامع
- My daughter Julie's comps are in May.
- امتحانات جامع دخترم، جولی در ماه می خواهد بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد comp

  1. noun An intensive examination testing a student's proficiency in some special field of knowledge
    Synonyms: comprehensive examination, comprehensive
  2. noun A free ticket entitling one to transportation or admission
    Synonyms: pass, freebie

ارجاع به لغت comp

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «comp» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/comp

لغات نزدیک comp

پیشنهاد بهبود معانی