امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Compendious

kəmˈpendɪəs kəmˈpendɪəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
ملخص، مجمل، موجز، مختصر و مفید

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- a compendious dictionary
- یک فرهنگ مختصر و مفید
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد compendious

  1. adjective abridged
    Synonyms:
    abbreviated breviloquent brief close compact compendiary comprehensive concise condensed contracted curt inclusive laconic short short and sweet succinct summarized summary synoptic
    Antonyms:
    enlarged lengthened unabridged

ارجاع به لغت compendious

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «compendious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/compendious

لغات نزدیک compendious

پیشنهاد بهبود معانی