با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Compensator

American: ˈkɒmpenseɪtə British: ˈkɒmpenseɪtə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun
جبران‌کننده، تاوانگر، خسارت‌پرداز
noun
(برق و مکانیک) دستگاه متعادل کننده، جبرانگر
- (adjective) compensatory
- کمبود پوش، ترمیمی، جبرانی، کمکی
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت compensator

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «compensator» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/compensator

لغات نزدیک compensator

پیشنهاد بهبود معانی