با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Conjurer

ˈkɑːndʒərər ˈkʌndʒərə
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: conjuror

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
شعبده‌باز، تردست
- The crowd was amazed by the conjurer's magical tricks.
- جمعیت از ترفندهای جادویی شعبده‌باز شگفت‌زده شدند.
- The conjurer performed mind-boggling tricks on stage.
- شعبده‌باز ترفندهای حیرت‌انگیزی را روی صحنه اجرا کرد.
- a masterful conjuror
- تردست چیره‌دست
noun countable
جادوگر، ساحر
- The masterful conjurer mesmerized the audience with his illusions.
- جادوگر چیره‌دست مخاطب را مسحور توهمات خود کرد.
- They killed the conjurer.
- ساحر را کشتند.
- Your dad is a conjuror!
- بابات جادوگره!
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد conjurer

  1. noun sorcerer/sorceress
    Synonyms: seer, magician, witch, wizard

ارجاع به لغت conjurer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conjurer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/conjurer

لغات نزدیک conjurer

پیشنهاد بهبود معانی