با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    Considered

    American: kənˈsɪdərd British: kənˈsɪdəd
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • سوم شخص مفرد:

      considers

    • وجه وصفی حال:

      considering

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    با فکر باز و درست، با اندیشه صحیح، مطرح شده
    - his considered opinions
    - عقاید حساب‌شده‌ی او
    - Her works are highly considered by some critics.
    - برخی از منقدین برای آثار او اهمیت زیادی قایلند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد considered

    1. adjective deliberate, thought-out
      Synonyms: advised, aforethought, contemplated, designed, designful, examined, express, given due consideration, gone into, intentional, investigated, mediated, premeditated, prepense, studied, studious, thought-about, thought-through, treated, voluntary, weighed, well advised, well chosen, willful
      Antonyms: disregarded, forgotten, neglected, unplanned, unstudied

    لغات هم‌خانواده considered

    ارجاع به لغت considered

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «considered» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/considered

    لغات نزدیک considered

    پیشنهاد بهبود معانی