با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Contender

kənˈtendər kənˈtendə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    contenders

معنی و نمونه‌جمله

noun countable C1
(ورزش و سیاست و مباحثه و غیره) حریف، ستیزنده، هماورد
- one of the contenders for this job
- یکی از مدعیان این شغل
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد contender

  1. noun One that competes
    Synonyms: competitor, rival, competition, challenger, contestant, corrival, opponent

ارجاع به لغت contender

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «contender» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/contender

لغات نزدیک contender

پیشنهاد بهبود معانی