با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Contusion

kənˈtuːʒn kənˈtjuːʒn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    contusions

معنی

noun
پزشکی کوفتگی، ضرب، ضربت، کوفتگی انساج، ضغطه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد contusion

  1. noun bruise, injury
    Synonyms: bang, bump, cut, discoloration, knock, mouse, swelling, wale, wound

ارجاع به لغت contusion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «contusion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/contusion

لغات نزدیک contusion

پیشنهاد بهبود معانی