با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Conurbation

ˌkɑːnərˈbeɪʃn ˌkɒnɜːˈbeɪʃn ˌkɒnɜːˈbeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
شهر مهم مرکزی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد conurbation

  1. noun An aggregation or continuous network of urban communities
    Synonyms: urban-sprawl, sprawl

ارجاع به لغت conurbation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conurbation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/conurbation

لغات نزدیک conurbation

پیشنهاد بهبود معانی