با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Convenience Food

kənˈviːnjənsˈfuːd kənˈviːnɪənsfuːd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

خوراک پیش‌پخته (یخ‌زده یا در قوطی)، غذایی که پختن یا کشیدن آن آسان باشد
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد convenience food

  1. noun food that can be quickly and easily prepared
    Synonyms: canned food, dehydrated food, fast food, frozen food, precooked food

ارجاع به لغت convenience food

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «convenience food» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/convenience food

لغات نزدیک convenience food

پیشنهاد بهبود معانی