امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Conventionally

kənˈvenʃnli kənˈvenʃnli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb
به‌طور مرسوم، به‌طور معمول، به‌صورت متداول، به‌طور متعارف، عموماً، عرفاً

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- He conventionally approached the problem, following established methods.
- او به‌طور متعارف و با پیروی از روش‌های تعیین‌شده به موضوع نزدیک شد.
- They conventionally celebrated the holiday with family gatherings and feasts.
- آن‌ها به‌طور مرسوم تعطیلات را با گردهمایی‌های خانوادگی و مهمانی‌ها جشن می‌گرفتند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت conventionally

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conventionally» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/conventionally

لغات نزدیک conventionally

پیشنهاد بهبود معانی