با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Cordially

ˈkɔːrdʒəli ˈkɔːdiəli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb
به‌طور صمیمانه، به‌گونه‌ای دوستانه ولیکن رسمی
- I told him, very firmly but cordially, we couldn't do it.
- خیلی قاطعانه ولیکن دوستانه به او گفتم که نمی‌توانیم این کار را انجام دهیم.
- "Hello," she said cordially.
- او به‌طور صمیمانه سلام کرد.
adverb
(به‌طور مؤدبانه و از روی ادب) دعوت کردن کسی به جایی یا موافقت با موضوعی یا پرسیدن چیزی و غیره
- You are cordially reminded not to smoke in your hotel room.
- به‌طور مؤدبانه به شما یادآوری می‌شود که در اتاق خود در هتل سیگار نکشید.
- You are cordially invited to attend our annual wine-tasting evening.
- به‌طور مؤدبانه از شما دعوت می‌کنیم که در شب سالانه‌ی مزه‌کردن شراب ما، حضور داشته باشید.
adjective
(حاکی از احساس تنفر و بیزاری) به‌شدت
- She hated Mr. Jefferson cordially.
- او به‌شدت از آقای جفرسون متنفر بود.
- He was cordially detested for his brutality and injustice.
- او به‌شدت به‌دلیلِ بی‌رحمی و بی‌عدالتی خود منفور بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cordially

  1. adverb genially
    Synonyms: warmly, hospitably, kindly

ارجاع به لغت cordially

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cordially» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cordially

لغات نزدیک cordially

پیشنهاد بهبود معانی